سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

گفتار نخست: مقولات انتصاب و انتخاب

    باری اگر کمی به عقب برگردیم، روشن خواهد شد که این دو طریق و نگرش که موجبات این همه اختلافات فکری و مذهبی را در طول تاریخ خود فراهم آورده استْ چیزی نیست جز دو مقوله ی "انتصاب" و "انتخاب" مرتبط با محور بحث جانشینی پیامبر مکرم اسلام ص. یعنی اهل تشیّع قائل به این هستند که جانشینی پیامبر ص انتصابی است و آن در واقعه ی غدیر آن هم برابر آیه ی کریمه ی 67 سوره ی فرخنده ی مائده رخ داده استْ به نحوی که جانشین بر حق و بلافصل پیامبر اسلام ص، حضرت علی ع می باشد و این امر از امام علی ع شروع شده و تا وجود مبارک امام داوازدهم حضرت مهدی عج که به اراده ی خداوند یگانه، زنده و  تا آن زمان که خداوند بخواهدْ غایب هستند تا زمان ظهورشان فرا رسد؛ ادامه یافته است. اما از دیگر سوْ اهل تسنن می باشند که قائل به انتخابی بودن موضوع جانشین پیامبر مکرم اسلام ص بوده و هستند. که این امر بلافاصله پس از خبر رحلت پیامبر اسلام ص در محل سقیفه برای انتخاب جانشین آن حضرت ص بر مبنای مشورت اتفاق افتاد که طی تصمیمی از سوی اهل سقیفه، ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب شد و این روند با عمر و عثمان بعنوان خلیفه مسلمین ادامه یافت و پس از آن یعنی با قتل عثمان، مردم با علی ع بعنوان خلیفه ی پس از او  یا خلیفه چهارم بیعت کردند.

    البته نتیجه گیری پیرامون این نظریات را لااقل به واسطه ی آنچه که ما در طول زندگیمان حول این مباحث دیده و شنیده و خوانده ایم و همچنان می بینیم و می شنویم و می خوانیم، بیان می کنیم، و این بدان معنا است که این نگرشها و بینش ها در باره ی این موضوع از آغاز شکل گیری آن وجود داشته و در طول تاریخ خود به ترتیب به پیش آمده و به زمانه ی ما رسیده است. به عبارت دیگر پیرامون این که این دو نگرش در زمینه ی جانشینی پیامبر اسلام ص از پس از واقعه ی غدیر و پس از رحلت پیامبر ص وجود داشته است تردیدی نیست، چرا که عینیت آن را که استمرار و تداوم همان افکار قائل به انتصابی و یا انتخابی بودن جانشینی پیامبر اسلام ص است را باز در زمانه ی خود داریم با انواع ابزار های آموزشی، ارتباط جمعی، نوشتار و گفتارها می بینیم.

   حال طی این مقاله، هر چند کوتاه باشدْ قصد بر این است تا مشخص شود که حق کدام است و برداشت از واقعه ی غدیر چیست؟ چرا که این واقعه یعنی رخداد غدیر، مقدم بر ماجرای سقیفه است، آن هم از آن لحاظ که اولی در زمان زندگانی پیامبر مکرم اسلام ص و اعلام شده توسط خود ایشان دست کم به مردم حاضر در آنجا است و دومی پس از رحلت آن بزرگوار. پس برابر یک تحلیل عقلی که فراگیر بشر است؛ لازم می آید که آنچه در زمان حیات یک فرد هست، مقدم بر آنچه که پس از مرگ او هست در بررسی امور ملاک و مبنا قرار گرفته و به شمار آید، چرا که آنچه که بایستی به آن در هر زمانی پیرامون هر فردی استناد شود؛ چیزی نیست جز آنچه که فرد در زمان زنده بودن خود گفته یا نوشته است و افرادی یا مستنداتی آن ها را تصدیق کرده و تصدیق نمایند؛ و چه تصدیقی و گواهی بالاتر و مطمئن تر از کلام الهی پیرامون هر موضوعی که بدان یعنی قرآن ایمان داریم.

   هم اکنون با این توضیحات اخیر به نظر می رسد بهترین کار جهت رسیدن به نتیجه ی معقول و مطلوب آن است که به صدر موضوع یعنی واقعه ی غدیر و جحة الوداع و کم و کیف آنچه که در آن رخ داده است برگردیم و یک کنکاشی در این زمینه داشته باشیم. ان شاءالله.

    اما آنچه که پیش از پیگیری مطلب اخیر لازم می آید تا  برای نمونه که ضمن عام بودن، روشن هم هست تا گوشزد شود این است که امر جانشینی برای حاکمان در هر زمان و مکان یک امر بدیهی است، از آن جهت که آنان نیز همانند همه ی ممکنات از جانداران؛ از مرگ برخوردارند، و لذا اگر این امر را به مبحث رسالت پیامبر مکرم اسلام ص تعمیم و تسری دهیمْ دیده خواهد شد که این جانشینی پس از ایشان نیز باید مصداق داشته باشد. چرا که وی نه تنها رحمت للعالمین: « وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ (107) قُلْ إِنَّمَا یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (108) انبیاء»؛    که خاتم النبیین نیز بوده و می باشد: « مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا (40) احزاب».   

   تمام این مطالب اخیر یعنی ضرورت و لزوم جانشینی برای خاتم النبیینص؛. در واقع تا این جا ثابت شد که لازم است تا جامعه ی مسلمین و حتا جهانیان، پس از حضرت محمد ص به عنوان خاتم النبیین، از نعمت جانشینی وی به عنوان هادی خلق و البته مبتنی بر آیات قرآنی و سنت آن حضرت، هدایتگر مردم به سوی راه راست به اذن خداوند یکتا باشند. حال این که این جانشینی چگونه باید تحقق یابد یا در واقع تحقق یافته باشد تا راه آن حضرت به درستی پیموده شده یا بشود تا بین مسلمین جدایی نباشد و همه رو به سوی رستگاری داشته باشند و ...؛ و این که تبلور این امر آیا انتخابی است یا انتصابی،؟ امری است که موضوع این بحث می باشد. البته باید یادآور شویم که علاوه بر ضرورت امر جانشینی پس از پیامبر خاتم ص، این موضوع که چه کسی می تواند و باید جانشین وی باشد هم مقوله ی دیگری است که انشاءالله در مباحث بعدی در بطن همین مبحث بدان پرداخته خواهد شد.

نتیجه گیری این گفتار (گفتار نخست)

پس تا این جا  و مرتبط با این بحث دو نتیجه به دست آمده است: 1) ضرورت جانشینی پیامبر  2) مصداق و شرایط جانشین پیامبر.


نوشته شده در  جمعه 100/12/27ساعت  9:33 صبح  توسط سید رضا شفیع اف 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
فریضه روزه بر اساس آیات قرآن کریم
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
کربلا و مدینه دو واقعیت تلخ تاریخی با دو ماهیت متفاوت
[عناوین آرشیوشده]